یزد ٤٥ کیلومتر...
يكشنبه, ۲۶ بهمن ۱۳۹۳، ۰۹:۱۵ ب.ظیزد 45 کیلومتر...هرچند از همون ساعت حرکت حال و هوام یه جورایی بود کلا اما تابلوی یزد 45 یه دلهره دیگه ای داشت...تاریکی شب و سر و صدای بچه های بچه ها که تو اتوبوس پیچیده...ساعت 20:29 دقیقه است حدود 6 ساعتی هست که از دانشگاه حرکت کردیم و ان شاء الله فردا حوالی ظهر میرسیم مشهد... حسین و من کنار هم نشستیم صندلی ١ و ٢ و داریم آهنگ گوش میدیم...جواد و مهدی هم پشت سر راننده ان صندلی ٣ و ٤...(حسین+جواد+مهدی=هم اتاقی هام) راستش از آهنگ هایی که حسین میذاره زیاد خوشم نمیاد نه که خوشم نیاد ولی خب معمولا همچین آهنگآیی گوش نمیدم خودم... خنده بچه ها اون عقب بلند شده خلاصه حس و حال خیلی خوبیه...
سعادت سلیمانی