چذابه این بار بی وفایی کرد و ما را گذر نداد...

پنجشنبه, ۶ خرداد ۱۳۹۵، ۰۷:۴۴ ب.ظ

بر خلاف تصورمان که خود را آماده کرده بودیم با چانه زنی های محمد و شاید با یافتن آشنایی در پایانه مرزی چذابه، راهی برای عبور دادن بچه هایی که مشکل خروج داشتند و یا پاسپورت نداشتند پیدا کنیم و به راحتی روانه عراق شویم اما ای دل غافل که هرچه در ذهن خود ساخته بودیم ناگاه از بین رفت و بزودی دریافتیم که بچه های یگان ویژه اصفهان در چذابه مستقر شده اند و هیچگونه راه گریزی از بازرسی ها و نظارت و بررسی دقیقی که روی مدارک انجام میدادند نخواهیم یافت. امسال وضعیت مرز چذابه فرق های زیادی داشت با چذابه پارسال که زائرانی که ویزا و حتی بعضا پاسپورت هم نداشتند از مایی که کلی وقت و هزینه برای گرفتن ویزا صرف کرده بودیم راحت تر عبور می کردند چرا که آنها برای مهر شدن پاسپورت شان در صف معطل نمی شدند و زودتر از ما از مرز رد می شدند.
دست از پا درازتر برای گرفتن ویزا راهی سوسنگرد شدیم و اما من در فکر رسول و امیر محمد بودم که پاسپورت نداشتند و برای عبور دادنشان راهی به ذهنم نمی رسید به سوسنگرد که رسیدیم دیدن صف طویل زائران، نا امیدمان کرده بود که خبر های خوبی از مهران به ما رسید...

 

+ متن هایی که با موضوع روایت عشق منتشر می شوند قسمت های کوچکی از یادداشت های حقیر در دومین حضور در راهپیمایی اربعین است که بعد از ویرایش در اولین فرصت به صورت کامل (یا اینجا و به صورت الکترونیکی و یا...) برای استفاده دوستان منتشر خواهد شد.


سعادت سلیمانی
نظرات این مطلب (۴)
ام اسی خوشبخت:
سلام
دمادم این دعا ورد زبانم
ببینم کربلا را تا جوانم ...
التماس دعا :)
پاسخ:
علیک سلام
ان شاء الله به زودی توفیق زیارت عتبات نصیبتون بشه
آبجی خانوم:
خوش به سعادتتون ...
پاسخ:
ممنونم
ان شاء الله که شما هم امسال توی جاده نجف - کربلا حسابی خاکی بشید...
مجید:
سلام

مگر نه آنکه گردن‌ها را باریک آفریده‌اند تا در مقتل کربلای عشق آسان‌تر بریده شوند؟
و مگر نه آنکه از پسر آدم، عهدی ازلی ستانده‌اند که حسین را از سر خویش بیش‌تر دوست داشته باشد؟
و مگر نه آنکه خانه‌ی تن راه فرسودگی می‌پیماید تا خانه‌ی روح آباد شود؟
و مگر این عاشق بی‌قرار را بر این سفینه‌ی سرگردان آسمانی، که کره‌ی زمین باشد،
برای ماندن در اصطبل خواب و خور آفریده‌اند؟

پس اگر مقصد پرواز است، قفس ویران بهتر. پرستویی که مقصد را در کوچ می‌بیند،
از ویرانی لانه‌اش نمی‌هراسد....

انشالله امسال بچه‌های هیئت همگی اربعین بین الحرمین.
ولی سعادت حال هوای خودتون الخصوص آقا حسینی رو خوب به تصویر بکش.

موفق باشی
التماس دعا
پاسخ:
علیک سلام
چشم برادر
ان شاء الله
آقاگل ‌‌‌‌:
خب پس فعلا تا همینجا داستان اشاره میکنیم که زیاتتون قبول :)
دعا کنید ما نیز قسمتمون بشه دادا.
پاسخ:
ممنونم
ان شاء الله امسال اربعین بین الحرمین قرار بذاریم همیدیگرو ببینیم
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.